مرا چه شده؟

یک سنگینی عظیم روی سینه هایم حس میکنم

دلم گرفته

از سر شب کلافه ام ، فیلم می بینم کلافگی ام نه کم که بیشتر می شود. با چک کردن گوشی که کلافگی به مرز دیوانگی می رسد . از این طرف رختخواب به آن طرف غلت می زنم و در ذهنم خودم را معاینه میکنم:

+آخه تو که خوب و شاد بودی!چه ات شد یهو؟

_نمیدونم آقای دکتر. همه چی هم خوبه !

+مطمئنی؟

_اره والا تازه امروز عید هم بود

+نکنه داری افسرده میشی؟

شاید کمخواب شدی

شایدم هورمونهات قاطی پاتی شده

ببینم شام چی خوردی؟

هوم. اصلا بذار یه آزمایش بدی‌.

ناگهان جواب مثل پتکی بر سرم کوفته می شود

_نه نه دکتر! 

یافتم یافتم

+خب چته پس؟

_من 

امروز

هیچی

حتی

یک

کلمه 

هم

ننوشتم

نه صفحات صبحگاهی

نه یادداشت روزانه 

نه داستان کوتاه

 

+خب همینو بگو. تو انقدر عادت کردی به نوشتن که با ننوشتن حالت بد میشه‌ 

پس چیزیت نیست، فقط به کاغذ و قلم احتیاج داری

دکتر:چیزیت نیست فقط به قلم و کاغذ احتیاج داری!

زبان جدید دنیای جدید

پای درس مولانا واحد مثنوی ترم دوم !

دکتر ,داری ,هم ,  ,کلافگی ,چی ,فقط به ,می شود ,احتیاج داری ,یافتم یافتم ,دکتر  

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

کوه نما دکتر صمدیان متخصص جراحی مغز و اعصاب و ستون فقرات جورچین دکور مجله مد و آرایش فیلتر شنی .... کارشناس ارشد و مشاور کودک و نوجوان دیده بان شفافیت و عدالت استان قزوین تخصصی ترین مرکز خرید و فروش ساختمان در غرب تهران در گاه رسمی گروه خبری خورشید