امروز کتاب داستانی 300 صفحه ای را در نرم افزار کتابخوان طاقچه روی گوشی ام خواندم.

و چون به تازگی کتاب : لذت خواندن در عصر حواس پرتی را خوانده بودم, قسمتی از حرفهای نویسنده این کتاب را امروز با خواندن کتاب الکترونیک تجربه کردم.

این حرف که کتابهای الکترونیک هم می توانند کمک کننده خوبی برای خواندن در عصر حواس پرتی و اینترنت باشند.

چطور؟

مثلا اینکه تو با خود گوشی مشغول کتاب خواندنی و دستهایت مشغول اند, دیگر گوشی ای در جای دیگر نیست که تو و دستهایت را به طرف خود بخواند و حواست را پرت کند. 

البته به شرطها و شروطها 

که کتاب امروز من شرطهایش را داشت.

1/ کتاب باید آسان خوان و ساده باشد, ترجیحا داستانی.( نمیتوان کتابهای پیچیده و سنگین یا مثلا فلسفی را اینطور الکترونیک خواند. سخت و زمان بر است و امکان حاشیه نویسی برای فهم بیشتر را ندارد)

2/کتاب نیاز به حاشیه نویسی و هایلایت نداشته باشد.

3/حجم کمی داشته باشد و اگر هم حجمش زیاد است, مهیج و پیش رونده باشد . مثل کتابهای هری پاتر( یادمه یازده سالم بود و با گوشی سونی اریکسون مامانم , که یک صفحه نمایش مربعی خیلی کوچیک داشت, کل هری پاتر رو خوندم و لذت هم بردم !!!)

4/نوتفیکشن های شبکه های اجتماعی خاموش, اینترنت هم خاموش.

 

برای من کتاب الکترونیک خواندن یک حسن دیگر هم دارد و آن این است که بعضی کتابها (به خصوص کتابهای جدید) که درباره شان کنجکاوم را با قیمت خیلی پایین تر در نرم افزار های کتابخوان میخرم, نگاه اجمالی بهشان می اندازم, و اگر خیلی جذاب بود و واقعا ارزشش را داشت, فیزیکی اش را هم میخرم و بهتر میخوانمش( چون واقعا با کتابهای کاغذی راحت ترم)

 

 

درباره کتاب امروزم:

یک رمان علمی تخیلی (دقیق ترش: پادآرمانشهری) نوجوان

 کتابی که یک نفس خواندمش و چشم از گوشی برنداشتم(و به خاطرش الان سرم درد میکنه!!!)

درباره دنیای آینده،دنیایی بدون انتخاب،بدون عواطف واقعی انسانی،بدون رنگ و حس

یوناس،شخصیت اصلی داستان،بعد از مراسم دوازده سالگی که در آن مشاغل همه توسط هیئت مجموعه انتخاب میشود، جانشین دریافت کننده خاطرات میشود،تنها کسی در مجموعه که همه خاطرات واقعی انسانها را در خود نگه میدارد. و دریافت کننده قبلی اسمش بخشنده است. و یوناس انتخاب میکند که درد و رنج بکشد،تا اینکه  در دنیایی بماند که آدمها از درد و رنج نمیدانند چون هیچ حق انتخابی ندارند.او انتخاب کرد و در اون راه سخت قدم گذاشت،تا رشد کند و بزرگ شود و خردمند.
آخرش نمیفهمیم دنیایی که پشت سر گذاشت چی شد،و اونچه که روبه روش دید چی بود،چون این خاصیت هر انتخاب ماست.
یک رمان  عجیب که نمیدونم دقیقا چه حسی نسبت بهش داشته باشم.اما واقعا ایده نویی داشت،و خوب بهش پرداخته بود ،تفاوت دنیای بیرنگ و ارتباط بیروح یوناس و خانواده و دوستاش، با ارتباط احساسی و رنگارنگش با شخص بخشنده و برادرکوچولوش.

دکتر:چیزیت نیست فقط به قلم و کاغذ احتیاج داری!

زبان جدید دنیای جدید

پای درس مولانا واحد مثنوی ترم دوم !

کتاب ,هم ,کتابهای ,یک ,الکترونیک ,گوشی ,بود و ,و دستهایت ,کتاب الکترونیک ,حواس پرتی ,در عصر

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

تجارب یک معاون اجرایی معرفی رمان های آنلاین وعاشقانه هنر تلویزیون mahtabi blog آنچه گذشت و آنچه لازم است بیشتر بدانید بیا تو فیلم باشگاه فرهنگی ورزشی زردپوشان waffen ss
Sexy home video 🔞
image
GET